داستان سرماخوردگی زمین، تب و سرفههایش، پسرکی را به فکر مراقبت از آن وا میدارد. او روی بلندترین جای بلندترین شهر دنیا میرود و همه کس و همه چیز را به سکوت فرا میخواند و…
کتاب «زمین سرماخورده» با زبانی ساده و تشبیههایی آسان فهم برای کودکان، همچون عطسه کردن، تب کردن و گریه کردن زمین، مخاطبان را از «بیماری» سیارهی ما در زمین آگاه میکند و فاجعههای زیستمحیطی همچون زمین لرزه، گرمایش زمین، سونامی و… را که «عوارض» این بیماری هستند، به آنها میشناساند.
انتخاب یک کودک به عنوان کسی که برای نجات سیارهی زمین احساس مسئولیت میکند و دیگران را نیز به اندیشه و عمل به مسئولیت خود در برابر زمین فرا میخواند، به مخاطبان دربارهی اهمیت این مسئولیت و انجام وظیفهی خود در برابر زمین و محیط زیست هشدار میدهد. پایان امیدبخش کتاب به آنها نوید میدهد که تلاش و مهر آنها، به بهبود بیماری زمین و زندگی شاد و لذتبخش بر آن خواهد انجامید.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
آدمها هم دارند خیلی زیادهروی میکنند، آلودگی اصلاً چیز خوبی نیست. این همه دود زمین را افسرده میکند، نفسش بند میآید. خب دست بردارید دیگر. کمتر آب مصرف کنید، شیرها را ببندید! راحتش بگذارید، همه چیزش را ندزدید…
۲۲۰۵۷
منبع : خبرآنلاین